~Name: Levitated In Time ~Genre: Surreal, drama, science fiction ~Writer: yeon ~Up Time: Sunday
" 'من نمیدونم که هر کدوم از ما سرنوشتی داریم یا نه یا اینکه همه ما فقط به شکلی تصادفی روی یه نسیم شناوریم ولی به نظر من هر دوتاش درسته شاید هر دو همزمان دارن اتفاق میوفتن' فیلم به اینجا که رسید،صدای فین‌فین مادرش و آه پدرش بلند شده بود.اما اون عجیب غرق دیالوگ شده بود. مگه میشد این دوتا طرز فکر رو با هم ترکیب کرد؟ حالا،توی ذهنش روبروی فارست گامپ ایستاده بود و می‌گفت که درکش نمی‌کنه.که زمان و سرنوشت مثل رگ‌های زندگی در هم تنیده شده‌ن و او نمی‌تونه کاری کنه.سرنوشت یا زمان، هرکدومشون که بود،به سبکی پرِ توی فیلم که با باد اینور اونور می‌رفت نبود.یه وزنه‌ی سنگین بود که داخل دریا پرتش میکرد. اون شناور بود، اما همزمان درحال خفه شدن هم بود"⏳
~Name: Levitated In Time ~Genre: Surreal, drama, science fiction ~Writer: yeon ~Up Time: Sunday
"اون فقط خسته بود. از غمی که دم به دم تازه میشد. و خجالت زده بود.از اینکه وونهو از خیر تمریناتش گذشته بود تا پیش اونها بمونه. از اینکه مینهیوک یه روز کامل دانشگاه رو بالا و پایین رفته بود تا بتونه براش مرخصی بگیره. از اینکه سوپی که کیهیون براش پخته بود داشت توی گلوش بالا میومد. همه‌ی اینها سرنوشتش بود؟ حداقل امتحانش میکرد. آخرش یا زمان اون رو می‌بلعید و عروسک خیمه شب بازی خودش میکرد یا اون برنده میشد و یکبار هم که شده همه چیز رو اونطور که میخواست پیش می‌برد. این آخرین کورسوی امیدش بود...!"
