| برنامه اینترنتی مفسّر، کاری از سید نیما موسوی | حوزه مطالعه: ۱-سیاست بینالملل و مطالعات غرب آسیا ۲-تاریخ تحولات و جامعهشناسی سیاسی ایران ✅نشانی کانال موازی در روبیکا: R_mofasser@ ✅ادمین: S_Nima_91@
رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه به فاصله پنج ماه تا انتخابات ریاست جمهوری در حال ایجاد تغییراتی در سیاست کلان خود برای مصادره شعارهای مخالفین خود میباشد. اگر پروژه اردوغان را از دو دهه پیش مقابله با سیاستهای چپ «بولنت اجویت» بدانیم؛ وی دو دهه پیش مظهر گردش به راست در سیاست و اقتصاد ترکیه بود. حال وی در آستانه انتخابات در حال تغییر برند خود آن هم در ازای حکم دادگاه برای حبس و ممنوع الفعالیت شدن «اکرم امام اوغلو» اصلی ترین رقیب اردوغان از حزب CHP میباشد.
از یکسو در حوزه اقتصاد وی دستمزد نیروی کار را در مجموع یکسال ۷۰ درصد افزایش داد. در حال حاضر حداقل دستمزد در ترکیه ۸ هزار و ۵۰۰ لیر میباشد؛ از سوی دیگر اردوغان قوانین بازنشستگی در ترکیه را نیز تغییر داد. سن بازنشستگی در ترکیه شصت سال است ولی با بازنشستگی فوری دو میلیون نفر که پیش از ۱۹۹۹ (سال تغییر قوانین کار) استخدام شدند و ۲۰-۲۵ سال سابقه کار داشتند؛ وی یک چالش مهم اجتماعی را از پیش رو برداشت. این سیاست «گردش به چپ» معارض سیاستهایی است که دو دهه پیش اردوغان در ترکیه پی گرفت.
از سوی دیگر اردوغان با استفاده از فضای بحران اوکراین با وساطت روسیه در صدد کاهش تنازع با دولت بشار اسد در سوریه برآمد؛ روندی که به دیدار وزرای دفاع و رؤسای دستگاه اطلاعاتی دو کشور در روسیه منجر شد و قرار است تا نظامیان ترک از خاک سوریه خارج شوند؛ روندی که از وعده های انتخاباتی حزب جمهوریخواه خلق میباشد و به نارضایتی و تضعیف جبهه تحریرالشام در ادلب منجر شده است. با این سیاست وی به اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی و حاکمیت چپگرایان بازگشت؛ زمانیکه ترکیه و سوریه وارد تنش زدایی پس از توافق آدنا شدند.
ضعیف شدن فیلترشکنها در هفته های اخیر باعث شده که آمار بازدید کانال کاهش چشمگیر داشته باشد؛ درگذر از اینکه دسترسی ادمین به فیلترشکن هم با چالش بسیار روبرو هست؛ از اینرو برای کسانیکه مایل هستند مطالب کانال رادیو مفسر را بدون فیلتر دریافت کنند، پیشنهاد میکنم که کانال زاپاس «رادیو مفسر» در روبیکا را داشته باشند:
نوع برخورد تبلیغاتی قطر در طول رقابتهای جام جهانی به گونه ایست که قصد دارد پس از رهایی از تحریم کشورهای عربی در سال ۲۰۲۰ خود را در رقابت با دو همسایه خود یعنی امارات و عربستان تعریف کند و از فضای پیش آمده در دوره بایدن سعی میکند تا در جهت یک «الگوسازی» و «الهامبخشی» برای جهان عرب استفاده کند؛ کاری که پیشتر در دوره اوباما انجام داد.
تبلیغ بسیار شدید روی مسئله «فلسطین» در طول جام بعنوان یکی از مهمترین وجوه هویت عربی به معنای بازی قطر در برابر طرح «پبمان ابراهیم» امارات است که با وساطت افرادی چون «جرد کوشنر» و «محمد دحلان» تداوم داشته است. قطر با بهره بردن از کارت بازی فلسطین در حال نوعی بدیل سازی در برابر طرح امارات میباشد.
از سوی دیگر تأکید حداکثری قطر بر روی اجرای قواعد شریعت در طول جام همچون محدود کردن فعالیت همجنسبازان، مصرف الکل و ... چه بسا نوعی بدیل سازی در برابر الگوی اصلاحات بن سلمانی باشد. قطر بعنوان «قلک اخوان المسلمین» میبایست که کارت «شریعت» را همچنان از آن خود نگه دارد. برخلاف بنسلمان که در حال از دست دادن کارت «خادم الحرمین» است که از زمان ملک فهد باعث شده بود که عربستان مرکزیت حل و فصل نزاعها در جهان اسلام باشد.
بکارگیری «مورگان فریمن» بازیگر سیاهپوست آمریکایی و «غانم المفتاح» قاری معلول قطری در مراسم افتتاحیه و پرفورمنس قرآنی اجرا شده پیرامون آیه ۱۳ سوره حجرات؛ جزئی از پیام جهانی قطر برای گلوبالیستهاست. گویی قطر قصد دارد همچنان روی مسئله «Black live matters» بعنوان یک لابی تبلیغاتی در آمریکا بهره ببرد. کاری که در حال حاضر افرادی چون «ایلهان عمر» در حال انجام آن هستند.
بسیاری از دوستان پس از پست بالا در تبیین پیشینه عرفانی گفتمان شهید سلیمانی این انتقاد را مطرح کردند که منطقه کرمان فاقد پیشینه عرفانی است و حتی مطرح کردند که مکتب عرفانی کرمان به فرض وجود بر اساس آنچه در فلات ایران اتفاق افتاده وجود داشته و انتساب آن به هند و چین اشتباه است:
ابتدا باید این نکته را مدنظر داشت که بغیر از پیشینه مهرپرستی در تمدن جیرفت که میتوان آن را در نقوش برجسته جایمانده از آن دید، در قرون نخستین اسلامی عرفایی چون «شاه شجاع کرمانی» در این منطقه زیستند. ولی جدی شدن این ساختار عرفانی پس از آغاز عصر قراختاییان کرمان در این ناحیه است. قراختاییان که ابتدا ایلچیان دربار خوارزمشاهی بودند بتدریج حکومت مستقل یافتند.
قراختاییان کرمان خویشاوند قراختاییان بودایی ترکستان بودند. در پی حمله مغول، قراختاییان کرمان با چنگیزخان اعلام وفاداری کردند در نتیجه منطقه کرمان مصون از یورش مغول باقیماند. اتحاد قراختاییان کرمان با مغولها از یکسو باعث توسعه بندر هرمز بعنوان مرکز ارتباط دریایی با هند شد و از سوی دیگر فضای امنیت آن باعث مهاجرت دانشمندان و عرفا به این منطقه شد؛ یکی از این عرفا شیخ محمود شبستری صاحب «گلشن راز» و یا «میرعبدالله ولی» پدر شاه نعمت الله ولی بود که باعث شد شاه نعمت الله نیز در سالهای بعد به ناحیه ماهان پای بگذارد. هر چند که سلسله نعمت الهی بعد از شاه نعمت الله از کرمان به هند منتقل شد.
از دوره صفوی روابط هند و کرمان گسترش یافت. از مصادیق آن نقش نگارههای هندی در حمام گنجعلیخان کرمان است. در دوره قاجار نیز این روابط افزون شد تا جاییکه در عصر فتحعلیشاه طبق تجربه نساجی هند، کرمان به پایتخت شالبافی ایران تبدیل شد. روابط هند و کرمان آنقدر گسترش یافت که امروزه جیرفت را «هند ایران» مینامند.
از اینرو درگذر از اینکه ناحیه کرمان از عهد تمدن جیرفت مرکز مهر پرستی بوده؛ عرفان کرمان محصول تشدید ارتباط تاریخی این منطقه با هند از دوره صفوی و نیز انتقال ساختار عرفان بودایی در آسیای مرکزی بوسیله حکومت قراختاییان میباشد.
لابی قطر برای میزبانی جام جهانی را باید فرآیندی فراتر از. امر ورزش و در راستای لابی سیاسی این کشور در آینده جهان فهمید که مطمئناً بخشی از ماجرا معطوف به پروژه های گازی در جهان بود.
درست از زمانیکه مذاکرات شیخ تمیم ولیعهد وقت قطر و سارکوزی در کاخ الیزه در جریان بود و به تبع آن سرمایه گذاریهای قطر در فرانسه آغاز شد. خرید هتل مارتیننز و هتل دولوور در پاریس از یک دهه پیش و خرید ساختمان نئو با مساحت چند هزار متر مربع از این جهت بود؛ بماند که خرید پاریسن ژرمن نیر بخش فوتبالی سرمایهگذاری قطر در فرانسه میباشد. همکاریهایی که با خرید سهام شرکت توتال و همکاری توتال در پروژه های گازی قطر ادامه پیدا کرد.
و یا نسبت به روسیه که رقیب گازی قطر محسوب میشود از یک دهه پیش همکاریهای «خالد العطیه» وزیر همکاریهای بینالمللی قطر با «آلکسی میلر» مدیر گازپروم از این جهت میباشد. ازینرو دو جام جهانی ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ و حمایت متقابل دو کشور از میزبانی یکدیگر از جهت ضمیمه سیاسی همکاریهای انرژی این دو بود.
قطر علاوه بر این برای جلب نظر رأی چند کشور برای میزبانی از کارت بازی انرژی نیز بهره برد. همکاری قطر در مورد خط گازی «ماپ-تاپوت» در تایلند که با سفارش بنهمام به خالد العطیه رخ داد برای زدن رأی تایلند بود؛ خط گازی که از پالایشگاه PTT به سیراچا میرسد و یا همکاری قطر در پروژه گازی «یوروپابول» که گاز بولیوی را طی یک خط ۲۰۰۰ کیلومتری پس از عبور از پاراگوئه به اروگوئه متصل میکند که همکاری قطر در این پروژه برای زدن رأی پاراگوئه بود.
مستشاران بریتانیا در بسیاری از مناطق دنیا که حضور داشتند فوتبال را تبدیل به ورزش نخست کردند؛ بطور نمونه استان خوزستان در ایران که مهد فوتبال است. در کشورهای حاشیه خلیج فارس که تحتالحمایه بریتانیا بودند نیز کمابیش چنین بود؛ فوتبال تبدیل به مهمترین عامل هویت شد؛ «عیسی بن راشد» از بزرگان آلخلیفه در بحرین، در اواخر دهه ۱۹۶۰ در ارتباط با سران فیفا مجوز تشکیل مسابقات «جام ملتهای خلیج فارس» را گرفت و این تورنمنت تبدیل به نماد همبستگی هویت اعراب این ناحیه شد. ولی با این وجود بدلیل ضعف نیروی انسانی فوتبال کشورهای این نواحی نتوانست رشدی داشته باشد.
از آغاز قرن کنونی با افزایش نجومی درآمدهای نفتی کشورهای حاشیه خلیج فارس، ورزش حرفهای تبدیل به ویترین توسعه در این کشورها شد؛ روندی که با تغییر ملیت ورزشکاران کشورهای مختلف و بعضاً استعدادیابی ورزشی از کشورهای آفریقایی همچون پروژه «کمپ اسپایر» آغاز شد. ساخت پیست فرمول۱ بحرین در آغاز قرن کنونی و برگزاری این مسابقات در سال ۲۰۰۴ و نیز برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ قطر جزئی از همین ویترین ورزشی است. اگر یک اروپایی فوتبال را زندگی میکند و این ورزش مهمترین مناسک اجتماعی آنان است و یک آمریکایی آن را از قبل یک تجارت پرسود تحلیل میکند، کارویزه فوتبال در کرانه جنوبی خلیج فارس یک ویترین ورزشی دارای کارویژه تبلیغاتی و ارتقای پرستیژ برای این کشورها ست. هزینه ۲۲۰ میلیاردی برای جام جهانی ۲۰۲۲ که تنها ۱۸ میلیارد آن برگشت بهیچ وجه در راستای معادله سود و زیان نمیگنجد و آن را باید از دریچه تبلیغات مورد تحلیل قرار داد. غیر از تبلیغات فوتبال عرصه لابی سازی قطر میباشد. مذاکرات شیخ تمیم با سارکوزی و پلاتینی در کاخ الیزه برای خرید تیم نیمهورشکسته آن روزهای پاریسن ژرمن از همین جهت میباشد.