دست بردارید از این همه لجاجت شهاب الدین
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴دست بردارید از این همه لجاجت!

شهاب الدین حائری شیرازی

🎞اصفهان نماد فرونشست زمین در ایران

محققان سازمان زمین شناسی، اصفهان را پرمخاطره‌ترین منطقه و نماد فرونشست کشور نامگذاری کرده‌اند.
برخی شهروندان در مناطقی که شدت پیشرفت فرونشست بیشتر است می‌گویند: شب‌ها که سکوت بیشتر است، صدای تَرَک خوردن دیوار را می‌شنویم./تسنیم

📌حاشیه

حل بحرانها منوط به کنار کذاشتن شعارهای پوچی است که مملکت را نابود ومردم را مأیوس کرده است.
بحران پشت بحران خواهیم داشت با این سیاست خارجی که ارمغانش تحریم وانزواست.
مشکل بحران آب راه حل دارد مشکل هوای آلوده راه حل دارد مشکل فقر وبیکاری راه حل دارد اما تا ما حماقت را کنار نگذاریم تا نخواهیم واقع بینانه به برنامه توسعه خود، با کنار آمدن با دنیا، جامه عمل بپوشانیم، اوضاع بدتر وبدتر خواهد شد.

https://t.me/virayeshe_zehn
از تاخیر در رسیدگی به پرونده ۱۷۶ کشته
🔴از تاخیر در رسیدگی به پرونده ۱۷۶ کشته هواپیمای اوکراینی تا عجله در رسیدگی به پرونده متهمان اعتراضهای اخیر!

شهاب الدین حائری شیرازی

رسیدگی به پرونده «هواپیمای اوکراینی» به کجا رسید؟
تاکنون ۵ جلسه دادگاه برای رسیدگی به پرونده «هواپیمای اوکراینی» در دادگاه نظامی تهران برگزار شده و هنوز هم رسیدگی به این پرونده در دستگاه قضایی ادامه دارد./الف

📌حاشیه

عامل وسبب اصلی (به اصطلاح اقوی از مباشر) در مسئله انهدام هواپیمای اوکراینی، کسی است که یا با دستور، یا ترک فعل، مانع کلیر شدن آسمان ایران پس از زدن پایگاه عین الاسد در عراق شده(منع از پروازهای مسافربری را کیلیر کردن آسمان گویند)
چگونه چنین فرد مفسد یا بی کفایتی در حریم امن قرار گرفته و پس از سه سال نه قصاص نه تنبیه، حتی معرفی هم نشده است.
مردم این بی عدالتی ها را می بینند که به احکام قضایی بی اعتماد می شوند.

گویا برای حکومت، حق مطرح نیست منفعت خودش مطرح است لذا آنجا که با مغز فندقی خود فکر کنند اجراء حکمهای شدید وسریع برایشان نفع دارد مثل مسئله اعتراضها، با عجله اعدام می کنند و آنجا که می بیند ممکن است نیروهای خودی! دلگیرشوند، اجرای عدالت سه سال به تأخیر می افتد و پرونده روشنی را کش می دهد.
در پرونده هواپیمای اوکراینی، همه افراد دخیل ومقصر معلوم و شناخته شده اند از کوتاهی کننده در کلیر کردن فضای ایران تا شلیک کننده اما فعلا تحت بررسی است!

https://t.me/virayeshe_zehn
جهانگشای شرق آشنایی با زندگی نادرشاه ما را
🔴جهانگشای شرق

آشنایی با زندگی نادرشاه ما را در دالان تاریخ به سیصد سال پیش می برد و با گذشته سرزمینمان آشنا می کند.
تشکر از پادکست رخ بابت فراهم کردن این فایل صوتی،


لینک دانلود مستقیم  قسمت اول
جهانگشای شرق قسمت دوم وآخر


منابع:
کتاب نادرشاه بر پلکان قدرت ایران
کتاب نادرشاه افشار جهانگشای شرق اثر عبدالحسین ثانی
کتاب نادرشاه اثر صادق رضازاده
کتاب زندگی نادرشاه اثر جونس هنوی
کتاب نادرشاه بر پلکان قدرت ایران
کتاب زندگی پرماجرای نادرشاه اثر محمد حسین میمندی نژاد
کتاب نامه های طبیب نادرشاه
کتاب نادر پسر شمشیر اثر نورالله لارودی
کتاب نادرشاه از دیدگاه مورخان و شرق شناسان اثر لارنس لاکهارت
سریال هشت قسمتی نادر
مستند نادرشاه افشار واپسین کشورگشای مشرق زمین

https://t.me/rokhpodcast
https://t.me/virayeshe_zehn
من خطا کردم معذرت می‌خواهم دکترسرگلزایی چند وقت
🔴 من خطا کردم، معذرت می‌خواهم

دکترسرگلزایی

چند وقت پیش سهیل از من پرسید:
"شما واقعا اون زمان نمی‌دونستین این اتفاق‌ها داره میافته؟!"
ما واقعا نمی‌دانستیم!
ما دنیای کوچک و بسته‌ای داشتیم.
کلاس سوم دبستان بودم که انقلاب شد. جدا از این که اسم دبستانم از پهلوی به خمینی تغییر کرد، ملموس‌ترین تجلی تغییر رژیم برای من در شهر کوچک قاین، تغییر در محتوای تلویزیون سیاه سفیدمان بود. ما تلویزیونی داشتیم که روزی ۳-۴ ساعت برنامه داشت، یک ساعتش اخباری که حکومت به خوردمان میداد و بقیه‌اش هم پروپاگاندای حکومتی بود، حتی برنامه‌ی کودک. شاید از معدود استثناء‌های تلویزیون که از تبلیغات حکومتی مصون ماند برنامه‌ی "راز بقاء" بود!
ما به قصد بی‌خبر نبودن از دنیا، مشترک روزنامه‌ی خراسان بودیم، که روایت مقامات رسمی از اوضاع بود، و صفحه‌ی حوادث و ترحیم و یک جدول کلمات متقاطع که پر کردن آن سرگرمی مشترک من و پدرم بود!
ما ساعت‌ها در مدرسه، در مراسم صبحگاهی، مراسم دهه‌ی فجر، مراسم محرم و صفر، در اردوهای مدرسه، سر کلاس‌های دینی و عربی و تاریخ و ادبیات و حتی علوم! از معلمان‌مان همان حرف‌های صدا و سیمای حکومت را می‌شنیدیم!
به عنوان جایزه‌ی شاگرد اول شدن، به اردوهای امور تربیتی فرستاده می‌شدیم که یک هفته شبانه روز راجع به اسلام و امام! و انقلاب اسلامی در گوش ما صحبت می‌کردند!
کتابخانه‌ی مدرسه‌ی ما پر از کتاب‌های مذهبی بود، و نیز قفسه‌ی کتاب در خانه‌ی ما!
در خانه‌ی ما طبق روال هفتگی یا ماهیانه،  دوره‌ی قرآن و روضه‌ی امام حسین و مراسم افطاری برگزار می‌شد و پدر من از پیش از انقلاب ۵۷،  مشترک مجله‌ی مکتب اسلام اقای ناصر مکارم شیرازی بود.
از نوجوانی تصمیم گرفتم دینم را با تحقیق انتخاب کنم. کلی کتاب راجع به ادیان و مذاهب خواندم و گمان کردم محققانه اسلام و تشیع را انتخاب کرده‌ام و دینم فقط میراث نیاکانم نیست، بی‌خبر از این که تمام کتاب‌های راجع به ادیان که در دسترس من بودند توسط مسلمانان متعصب نوشته شده بودند. بنابراین این روزها وقتی می‌شنوم که برخی دختران متدین می‌گویند من خودم حجاب را "انتخاب" کرده‌ام، به آنچه آنان "انتخاب" می‌دانند پوزخند می‌زنم.
نسل ما اینترنت و ماهواره نداشت.
من تا سال ۲۰۰۰ اینترنت را نمی‌شناختم و تا سال ۲۰۰۲ (دو سال بعد از گرفتن بورد تخصصی روانپزشکی!) عملا با اینترنت کار نکردم. تا ۳۰ سالگی سفر خارج از کشور نداشتم!
تا زمان اصلاحات که روزنامه‌های جامعه و شرق و توس و نشاط در آمدند و سپس یکی یکی تعطیل شدند، من فقط "یک روایت" از جامعه‌ام داشتم! تا وقتی وزارت اطلاعات دولت خاتمی بیانیه داد و قتل‌های زنجیره‌ای را به گردن گرفت من اصلا خبردار نشده بودم که حکومتی‌ها به شکل سیستماتیزه، نویسنده‌ها و دگراندیشان را به قتل رسانده‌اند! ما از سال ۱۳۸۸ صاحب ماهواره‌ شدیم و تازه آن موقع، از فاجعه‌ی  اعدام‌های دهه‌ی شصت با خبر شدیم!
ما از دبستان فکر می‌کردیم باید شبانه‌روز درس بخوانیم تا شاگرد اول بشویم و نمره‌ی انضباط بیست بیاوریم تا پدرمادرمان به ما  افتخار کنند. بعد هم به عنوان یک پزشک باسواد ایثارگر به مردم خدمت کنیم. این همه‌ی دنیای من بود.
تمام عصیان و ساختارشکنی نوجوانی من این بود که فکر می‌کردم این‌ها کافی نیستند، من باید مثل یاران امام حسین شهید بشوم! مشکل اینجا بود که اولا فرق اسطوره و تاریخ را نمی‌دانستم و ثانیا گمان می‌کردم بازی جنگ نفتی خاورمیانه، صحنه‌ی کربلاست و اکنون یوم عاشوراست! بنابراین در نوجوانی به جبهه رفتم و دعا می‌کردم که "توفیق شهادت" نصیبم شود!
تصور این که ما چقدر دنیای کوچک و بسته‌ای داشتیم برای بچه‌های من سخت است!
من حتی از گوش کردن موسیقی سنتی هم احساس گناه می‌کردم و فقط قرآن و نوحه گوش می‌کردم. ما راه سختی را طی کردیم برای فهمیدن حداقل‌هایی از زندگی و بار سنگینی را به دوش کشیدیم برای این که  فرزندان‌مان را در زندان عقاید و عادت‌ نیاکان‌مان اسیر نکنیم. تفکر نقاد، تفکر علمی، کار گروهی و خلاقیت را نه در خانواده یادمان می‌دادند، نه در مدرسه، نه در تلویزیون، و نه حتی در دانشگاه! ما با آزمون و خطا یاد می‌گرفتیم، همه چیز را! فکرش را بکنید که در هفت سال دانشکده‌ی پزشکی کمترین چیزی راجع به سکس به ما یاد ندادند و من از دیدن رویای جنسی در خواب، احساس گناه و شرم می‌کردم و در بیست سالگی ازدواج کردم با این هدف که در محیط مختلط دانشگاه به گناه نیفتم! وقتی هم که عضو هیأت علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم اختلالات جنسی به دانشجویان پزشکی تدریس نمی‌شد!
اما همه‌ی اینها دلیل نمی‌شود که نگویم "من چند دهه از زندگی‌ام غلط کردم". من از هرکس که در آن دوره از زندگی‌ام تحت تأثیر آن باورها  با او تعامل داشته‌ام معذرت‌ می‌خواهم و بسیار متأسفم از این که آن نظام فکری بسته را به کسانی انتقال داده‌ام.

@drsargolzaei
@virayeshe_zehn
ما مرکز و لنگرگاه عالمیم حمایت از اسد
🔴 ما مرکز و لنگرگاه عالمیم!!

▶️ حمایت از اسد آدم کش و پوتین جنایتکار برای دفاع از حرم جمهوری اسلامی!

مهدی نصیری

اخیرا راوی موثقی به نقل از یکی از همکاران سعید امامی در نیمه دوم دهه هفتاد، برایم گفت: روزی سعید امامی مرا به اتاقش فراخواند و پس از آن که بر صندلی نشستم، پرسید: :فلانی! می دونی اینجا کجاست؟ گفتم: وزارت اطلاعاته. سعید در حالی که سرش را به علامت انکار بالا برد، دوباره پرسید: اینجا کجاست؟! گفتم: خب، معاونت بررسی های وزارت اطلاعات و دفتر آقای سعید امامی است! گفت: نخیر، منظورم را نگرفتی، اینجا مرکز جهان اسلام و مرکز عالم است! ما از اینجا جهان اسلام را در مقابل جهان کفر اداره می کنیم! ما به مسئولان نظام طرح و برنامه می دهیم."
به نظرم در این ماجرا، یک دنیا حرف وجود دارد و با آن می توان بسیاری از تحولات و حوادث رخ داده در جمهوری اسلامی را فهم و تحلیل کرد.
این که کسی یا کسانی و یا نظامی فکر کند مرکز و لنگرگاه عالم است و رسالت نجات عالم را از ظلم و استکبار بر عهده دارد و همه تاریخ هم از آغاز دست به دست هم داده اند تا این نظام را مستقر کنند، آنگاه حاضرست هر هزینه ای را از جیب مردم و کشور برای حفظ خود و پیشبرد اهداف ترسیمی، بپردازد.

🔻سعید امامی و همکارانش با این نگاه بود که لیستی طولانی از روشنفکران منتقد جمهوری اسلامی را - که جز قلم زدن کار دیگری نمی کردند - تهیه کردند و به این نتیجه رسیدند که برای خلاص شدن از شرّ اینان، باید آنان را به طرق مختلف و با فجیع ترین شکل بکشند و سر به نیست کنند تا چوب لای چرخ نظامی که قرار است منجی جهان باشد، نگذارند و درس عبرتی هم برای دیگر منتقدان باشند‌.
سناریوی انفجار در حرم امام رضا ع در سال ۷۳ را هم در همین راستا باید ارزیابی کرد. تمام سرکوبهای بی رحمانه اعتراضات مردمی در پس از انقلاب را به دست مدعیان اسلام و تشیع و ولایت با درک همین منطق می توان فهم کرد.

🔻حمایت از بقای دیکتاتور و آدم کشی به نام بشار اسد با لفافه هایی چون دفاع از حرم حضرت زینب س، در واقع برای دفاع از حرم بزرگتری به نام نظام جمهوری اسلامی بود که مرکز و لنگرگاه عالم است! و قرار است عالم استکبار را به زانو در آورد!

🔻همکاری با جنایتکاری به نام پوتین در تجاوز به اوکراین از این روست که این دیکتاتور از نظام دفاع کرده و حاضر شده به او سلاح بفروشد.
در فاجعه جانخراش سرنگونی هواپیمای اوکراینی هم این منطق نقش ایفا کرد. در این فاجعه اگر هر ابهامی باشد، این مساله روشن است که آن شب بحرانی در شرایطی که همه کشورهای منطقه آسمانشان را کلیر کرده بودند و اجازه پرواز به هواپیماها را ندادند، بخش مربوطه نظام، در کانون بحران  مانع پروازها نشد تا در درگیری با نیروهای آمریکایی در منطقه، هواپیما یا هواپیماهایی مسافربری ساقط شوند و مسئولیت آن به گردن آمریکا انداخته شود و بدین وسیله پایه های نظام در مصاف با استکبار  جهانی تثبیت شود. 
دروغهای کثیف و شرم آور بعد از حادثه هم در راستای همین رسالت جهانی بود.

🔻تا وقتی که نظام چنین تلقی ای از خویش دارد، باید انتظار چنین رخدادهایی را داشت.
در تازه ترین رخداد، برپایی چوبه های دار و به مسلخ بردن شتاب آلود جوانان معترضی را که جرمشان در روندی عادلانه و قانونی ثابت نشده، نیز در این چارچوب قابل درک است!
هزاران درد و افسوس که جمهوری اسلامی، مکتبی را که مرکز عالم را نه حکومت دینی و حاکم آن بلکه یک  "انسان" می داند و گرفتن جانِ او را به ناحق، مساوی با جنایت کشتن همه انسانهای تاریخ می داند، این گونه در ذهنیت بسیاری بدنام کرد و بدتر آن که خود را مشابه با نظام و حکومت علوی می داند که حاکم آن مرکز عالم را نه حکومت دینی و نه یک انسان بلکه مورچه ای می داند و می گوید:
"به خدا سوگند اگر اقلیم‌های هفتگانه زمین با آنچه در زیر آسمانهایش قرار دارد را به من دهند، حاضر نیستم خداوند را با گرفتن پوست جویی از دهان مورچه ای نافرمانی کنم." (نهج البلاغه)

https://t.me/nasiri1342238
https://t.me/virayeshe_zehn
چرا طلبکارید شهاب الدین حائری شیرازی دکتر مرتضی
🔴 چرا طلبکارید!!

شهاب الدین حائری شیرازی

دکتر مرتضی ایمانی(مدرس اقتصاد): من از زمانی که منحنی و اقتصاد را فهمیدم چنین سقوطی در سرمایه‌گذاری در کشور را به یاد ندارم. این سقوط با خودش بیکاری دارد، تورم دارد، از دست رفتن بهره‌وری دارد، کاهش تولید دارد و در نهایت قدرت رقابت پذیری و زایش اقتصادی را از بین می‌برد.

📌حاشیه

چرا سیاستمدارانی که اینگونه در حال نابود کردن اقتصاد مملکتند نه تنها در مقابل هیچ مرجع قانونی و مردم پاسخگو نیستند که طلبکار مردمند که چرا معترضید!
ضعیف کشی یعنی عاملان انزوا وتحریم مملکت که سبب ساز آشوب و اعتراضند به هیچ کس پاسخگو نباشند اما ما مردم منتقد و معترض به این نحوه اداره مملکت، دائما توبیخ و از حقوق شهروندی محروم و تهدید و تنبیه وحبس شویم.

کسانی که با سیاست خارجی افراطی، ملت را بینوا ومأیوس می کنند در خونهای ریخته شده در اعتراضهای اخیر شریکند در خون هر دو طرف چه معترض چه طرف مقابل، چرا؟
چون زمینه آشوب و سبب آشوب را اینها فراهم کردند، با سوءمدیریت، مردم را مأیوس و عصبی کردند، به مردم مجوز اعتراض قانونی ندادند و بعد در خیابان سرکوبشان کردند!
۱۸ دی شیراز

https://t.me/virayeshe_zehn
کاغذ سوخته صلاح الدین خدیو 1 مرداد سال
🔺کاغذ سوخته

صلاح الدین خدیو

1⃣ مرداد سال 1359 بود و ایران سرشار از شور انقلاب و عزم تغییر جهان!
روزنامه اطلاعات تیتر زده بود: مفتی حرف مفت می زند ولی " مفتی " حرف نمی زند!
داستان این بود که  رسانه ای عربی در نوار جنوبی خلیج فارس از قول چند عالم دینی، انقلاب ایران را خالی از روح اسلام راستین و دارای درونمایه های چپی و فارسی و شیعی خوانده بود!
جلال رفیع سردبیر روزنامه هم نگران از مخدوش شدن وحدت عالم اسلام، با توپ و  تشر به مصاف " وعاظ السلاطین"ی رفته بود که البته مفتی و بلندپایه هم نبودند، بلکه چند ملای معمولی و کارمند از نوع سخنگوی اوقاف و امور مساجد بودند.
درشت گویی امروز جواد لاریجانی علیه مسجد مکی و نمازگزاران آن، حکایت فوق را بخاطرم آورد.
مردی غایب و در واقع رانده شده از عرصه سیاست که هر از گاهی برای ایفای نقشی سبک بر می گردد و سپس دوباره ناپدید می شود.
همان داستان حرف مفت زدن، ولی مفتی نگفتن و از روی حساب و کتاب کار کردن و بعد صورتحساب را تحویل دادن!
به سبک لاریجانی موضع گرفتن، معمولا کار هر کسی نیست، دستکم کار سیاستمداران موقر و معتبر!
در واقع ایشان حرف هایی را می زند که دیگران نمی خواهند یا نمی توانند آن را بزنند و لابد " سختی کار " آن را هم می گیرد. احتمالا به صورت تهاتر و در جاهای دیگر و پرونده های علیحده.
با این اوصاف ایفای این رل سیاسی بدون اجر و مواجب نیست و وی بیخودی به میدان نمی آید.
مثلا پارسال پس از آن که در میان بهت و ناباوری برادرش رد صلاحیت شد و برادر دیگرش هم به نشانه قهر از شورای نگهبان رفت، وی مسیر اخوان را نپیمود.
بلکه طی مصاحبه ای عجیب به ذکر مناقب جلیلی و رئیسی پرداخت و ریاست احتمالی هر کدام را رخدادی فرخنده نامید.
برای توضیح این معما باید به سراغ نظریه کاغذ سوحته رفت!
2⃣ سال 1370 بود و تازه جنگ کویت تمام شده بود.
علامه محمد حسین فضل الله با رسانه ای لبنانی مصاحبه و درباره آینده صدام گفته بود:
صدام دیگر اهمیت ندارد. مثل کاغذ سوخته ای شده که برخی گوشه های آن سالم است و آمریکایی ها آن را نگه داشته اند تا به مقتضی حال، منویات خود را روی آن دیکته کنند.
در واقع کاغذ سوخته فضل الله همان مهره سوخته خودمان است.
وقتی سیاستمداری به مهره سوخته تبدیل می شود، عاملیت خود را از دست داده و توان نقش های جدی و موثر را از کف می دهد.
اما ممکن است به فراخور دارای نقش های فرعی و بدل گردد.
بویژه اگر شائبه های مالی و قضایی هم داشته باشد، بیشتر مهیای این نقش ها خواهد بود.
این راز اصلی پرخاشگری و تندروی و ایفای نقش های متعارض و ایراد سخنان غیر متعارف است.

@sharname1
https://t.me/virayeshe_zehn
نخبگان را تحقیر نکنید شهاب الدین حائری شیرازی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴نخبگان را تحقیر نکنید!

شهاب الدین حائری شیرازی

🎥یلدا معیری، عکاس خبری، ویدیویی در اینستاگرامش منتشر کرد که لباس پاکبان(رفتگر)به تن کرده و می‌گوید دادگاه به دلیل عکاسی از اعتراضات مردمی در ایران او را به شش سال حبس و مجازات تکمیلی از جمله دو ماه پاکبانی محکوم کرده است.

📌حاشیه

امام صادق(ع)فرمود: بر مردم فشار نیاورید! آیا نمی دانی که حکومت داری و روش اداره امور بنی امیه به زور شمشیر و فشار و ستم بود ولی حکومت داری و روش اداره امور ما به نرمی و مهربانی و متانت و مدارا و حسن معاشرت و پاکدامنی و کوشش است؟ پس کاری کنید که مردم به دین شما و مسلکی که دارید رغبت پیدا کنند(وسائل ج۱۱ ص۴۳۰)

۱-تصویرگری از فضای اعتراض مردم می تواند از ظلم ماموران قانون شکن به مردم جلوگیری کرده و مصداق نهی از منکر و روشنگری واصلاحگری و کنش مسالمت امیز باشد.
حفاظت از حق اعتراض مسالمت آمیز مردم، وظیفه حکومت است و از بستن فضا و جلوگیری از شفاف شدن اوضاع، به غیر از مفسدین کسی سود نمی برند.

۲-جریمه، بصورت طبیعی تحقیرآمیز است،پاکبانان چه جرمی کرده اند که حرفه شریفشان بایست چون زندان وتبعید،عقوبت تلقی شود؟!

https://t.me/virayeshe_zehn

506637

Каналов

2365983

Сообщений